اشو در این کتاب، همان زرتشت نیچه است. او کیفیت اشراق را درک کرده و در پی نوشاندن شهد شیرین خرد به جامعه است. اما همانگونه که انسان والای نیچه تنهاست، اشو نیز میکوشد تا به تنهایی آن آرمان های کهنه روزگاران کهن را تحقیر کند. گفتار اشو در این اثر، به صورت نوعی میان پرده، ترانه های با شکوه در ستایش زندگی در طبیعی ترین حالت آن است. در قیاس اشو با نیچه نوعی نا هماهنگی به چشم میخورد، که البته این ناهماهنگی در ظاهر است، زرتشت نیچه در سومین بازگشت...